مهدیسمهدیس، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

خاطرات مهدیسم

با کلی تاخیر دوباره اومدیم

سلام دختر گلم خوبی امیدوارم چند سال دیگه وقتی این نوشته ها رو میخونی کلی به کارایی که میکردی بخندی و بدونی که چه بلاهایی سر مامان میاوردی ببخش مامان رو که بعد از مدتها الان دارم برات مینویسم البته تقصیر خودته وقتی من میشینم پای کامپیوتر انقدر گریه میکنی و سرت رو میکوبی به میز که بغلت کنم بعد هم هی میزنی روی کیبورد و با انگشت تایپ میکنی از نظر خودت وای که چه دیدنی و خنده دار میشی تو اون لحظه چند بار هم تو این مدت برات نوشتم ولی تو دو بار کامپیوتر رو خاموش کردی و همه پرید و یک بار هم اینقدر کوبیدی رو کیبورد که باز هم همه پرید و من دیگه نتونستم بنویسم خیلی شیطنتت زیاد شده من اصلا فرصت نمیکنم به محدثه جون برشم و اون طفلک هم خودش به درسها...
23 دی 1392
1